این بار مدلهایی از خودروهای وارداتی در صف عرضه قرار گرفتهاند و موافقان و مخالفان، هر یک با استدلالهای خاص خود از این تصمیم دفاع یا انتقاد میکنند.
موافقان میگویند عرضه در بورس، بهترین راه برای شفافسازی قیمت و حذف واسطههاست. از نگاه آنان، بورس با تعیین قیمت نهایی بر اساس عرضه و تقاضا، میتواند به شکل طبیعی فاصله میان قیمت کارخانه و بازار آزاد را کاهش دهد. درواقع، وقتی هر خریدار بهطور مستقیم در یک فرآیند رسمی و قابل نظارت شرکت میکند، انگیزه دلالی و خریدهای چندمرحلهای کاهش مییابد. علاوهبر آن، ورود خودروهای وارداتی به بورس، میتواند معیاری برای تعیین نرخ واقعی در بازار و سنجش تقاضای مصرفی از تقاضای سرمایهای باشد.
در مقابل، مخالفان معتقدند بورس کالا بهتنهایی نمیتواند نظم پایداری در بازار خودرو ایجاد کند. آنان تاکید دارند که ساختار عرضه محدود و تقاضای انباشته، همچنان قیمتها را در سطحی بالاتر از توان خرید خانوار نگه میدارد. از دید این گروه، عرضه خودرو در بورس، تنها ظاهری از شفافیت دارد، اما در عمل به نفع مصرفکننده نهایی نیست؛ زیرا اغلب خودروها با قیمتهای نهایی بالاتر از انتظار بهفروش میرسند و همین موضوع، بازار آزاد را نیز تحتتاثیر قرار میدهد.
نکته دیگر این است که عرضه خودرو در بورس، در صورتی موثر خواهد بود که با اصلاح ساختار تولید، تنوع مدلها و افزایش تیراژ همراه شود. بدون این پیششرطها، بورس تنها به ویترینی از کمبودها تبدیل میشود.
بهنظر میرسد راهحل واقعی در ترکیب شفافیت بورس و سیاستگزاری هوشمندانه دولت نهفته است؛ به این معنا که در کنار عرضه رسمی، باید تعادل در تولید، واردات و نظارت بر تقاضا برقرار شود. اگر عرضه در بورس، بخشی از یک سیاست جامع بازار باشد، میتواند به نظم و ثبات کمک کند؛ اما اگر صرفا اقدامی مقطعی و تبلیغاتی باشد، نهتنها بازار را تنظیم نمیکند، بلکه ممکن است به عامل تازهای برای التهاب قیمتی تبدیل شود.
